پهلوی فهمید نمی تواند کاری مثل اعدام شیخ فضل الله را انجام دهد
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۵۳۳۱
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: قیام پانزده خرداد، نهضتی خودجوش و مردمی در تهران، قم و برخی از شهرهای دیگر در اعتراض به دستگیری امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود. زمینههای سیاسی و اجتماعی و دینی این قیام به دهه ۱۳۳۰ شمسی و اقدامات تحریکآمیز نظام حاکم بازمیگردد، اما مهمترین حادثه که منجر به شروع قیام شد، سخنرانی امام خمینی در مدرسه فیضیه قم و پخش خبر آن در کشور بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قاسم تبریزی در گفت و گو با مهر با بیان اینکه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نقطه عطف تاریخ معاصر ماست، عنوان کرد: آمریکاییها به دنبال تغییر ساختار فرهنگی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی ایران و نهایتاً مدیریت کامل بر ایران بودند. اگرچه مقدمات این امر از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع شد، اما پس از رحلت آیت الله بروجردی، امریکاییها احساس کردند که میدان برایشان خالی است و کسی مقابلشان نیست و تصمیم گرفتند برنامه شان را به اجرا در بیاورند. هدف اصلی آنها نیز مستعمره کردن ایران بود و دوم حذف قرآن و اسلام و درهمین راستا در لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در مهر ماه ۱۳۴۱ قید حذف قرآن را مطرح کردند که این امر با مقاومت گسترده مراجع و علما و جریانهای مذهبی مواجه شد.
وی افزود: از مهر تا آذر آن سال کشمکش و رویارویی با دولت صورت گرفت که این حرکت اگرچه از سوی مراجع و علما بود اما پیشتاز و پرچمدار این جریان حضرت امام بودند، در این حال رژیم مجبور به عقب نشینی شد و آن لایحه را در ظاهر ملغی کند اما بلافاصله تحت عنوان انقلاب شاه و مردم (انقلاب سفید)، به شکل دیگری که فریبنده هم باشد به نام بازاریان و حمایت از حقوق کارگران و … موضوع را مطرح کردند و برای اینکه کار را به انجام برسانند، طرح رفراندوم مطرح شد.
تبریزی با بیان اینکه مملکتی که قانون اساسی دارد و موارد هم باید در مجلس شورا و ملی آن مطرح شود، رفراندوم کاری خلاف قانون است، تصریح کرد: ضمن اینکه این تصمیم در ایام تعطیلی مجلسین شورا و سنا صورت گرفت و در واقع این تصمیم در دولت مطرح شد. اما این بار خود شاه هم به میدان امد. اگرچه در لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی شاه در پشت صحنه قرار گرفته بود. در این حال عموماً و خاصه حضرت امام، رفراندوم را تحریم و آن را غیرقانونی اعلام کردند، و همین باعث شد که بسیاری از مردم در رفراندوم مشارکت نکردند و این اتفاق، ضربه بزرگی بر حاکمیت بود.
توهین محمدرضا پهلوی به روحانیت و حوزه ها
وی افزود: بعد از قضیه رفراندوم در بهمن ۱۳۴۱ شاه به دنبال یک نوع تحقیر و انتقام جویی از مرجعیت و حوزههای علمیه برامد. به همین دلیل در سفری که به همدان داشت، اشاره کرد که ما میخواهیم مملکت را به ترقی و تمدن ببریم اما ارتجاع سرخ و سیاه، یعنی روحانیت و حزب توده، مانع از این حرکت میشوند. در سفر به قم هم مطالب سخیف تری را مطرح کرد، به همین دلیل امام و برخی از علما، عید نوروز ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کردند و در این حال ساواک و رژیم به دنبال نوعی ترس و انتقام جویی از روحانیت و مرجعیت برآمد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه بیان کرد: در دوم فروردین ۱۳۴۲ که مصادف بود با ۲۵ شوال و شهادت امام صادق (ع)، برنامه ریزی کردند که در بین سخنرانی واعظ اخلال ایجاد کنند، و جو مجلس را به تشنج بکشند و همینگونه هم شد، در وسط مجلس شهادت امام صادق در مدرسه فیضیه، ناگهان فریاد جاوید شاه جاوید شاه سر دادند و شعارهای اینچنینی و روی آوردند به ضرب و شتم طلاب و روحانیونی که آنجا بودند، حتی عدهای را از پشت بام به زمین انداختند. و این یعنی ایجاد یک نوع ترس و وحشت برای اینکه روحانیت وارد یک نوع سیاست و مقابله و مبارزه با رژیم نشود.
وی افزود: در این حال حضرت امام (ره) بیانیه دادند با این مضنون که «این حرکت مغول وار از که بود، ما میپرسیم، میگویند دستور از بالا بود، اگر شهربانی بوده، تکلیفمان را با شهربانی روشن کنیم، اگر دولت بوده، با دولت، ولی همه میگویند اعلی حضرت فرمود، ما باید حسابمان را با شاه روشن کنیم»، لذا بین شوال تا محرم، امام خمینی (ره) که با علما و وعاظ استانها و شهرستانها به صورت نامه و پیام در ارتباط بودند، تصمیم گرفتند که در ایام محرم، مظالم رژیم و حرکت وحشیانه حکومت را نسبت به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب و روحانیون مطرح کنند، و خودشان مصمم شدند که در روز عاشورا، مصادف با ۱۲ خرداد سخنرانی کنند.
تبریزی خاطرنشان کرد: از طرف دیگر، طبق اسنادی که از ساواک بر جای مانده، و خاطرات اسدالله اعلم هم هست، رژیم به دنبال یک قتل عام جدید بود، در اسناد ساواک آمده که رئیس ساواک سرلشکر حسن پاکروان، با ساواک سراسر کشور تصمیم گرفتند که هر روحانی و واعظی در بالای منبر مطلبی علیه دولت مطرح کرد، سریعاً دستگیر شده و در همان جا زندانی و یا به مرکز منتقل شود. و در حقیقت تصمیم داشتند هر حرکتی را سرکوب کنند، به موازات آن دولت هم همین موضوع را به استانداران و فرمانداران ابلاغ کرده بود. مضاف بر اینکه یک گارد از گارد شاهنشاهی و نیروهای عملیاتی ساواک هم به قم فرستادند، آن زمان سرلشکر محسن مبسر، رئیس شهربانی بود و او هم مجموعهای فرستاد و در حقیقت یک آمادگی همه جانبه برای مقابله با هر نوع تحرکی بر ضد حکومت ایجاد شد.
وی با اشاره به سخنرانی امام (ره) در عاشورای سال ۱۳۴۲ افزود: امام (ره) در روز عاشورا سخنرانی نموده و خطاب به شاه عنوان کردند، «که آن وحشی گریها چه بود، که در مدرسه امام صادق و حوزه امام صادق اتفاق افتاد، یعنی چه؟ اینکه مطرح میشود ارتجاع سرخ و سیاه، مگر روحانیون چیزی جز از قرآن و سیره می گویند»، سخنرانی حضرت امام، به نوعی هم نصیحت بود و هم هشدار، آنجا که امام خطاب به شاه فرمودند، «می خواهم تو را نصیحت کنم، که به سرنوشت پدرت گرفتار نشوی، آنهایی که اطراف تو هستند، تو را به نابودی می کشند»، امام افزودند، «ساواک وعاظ را احضار میکند که در مورد ۳ چیز صحبت نکنید، اول اینکه اسلام در خطر است، دوم علیه اسرائیل صحبت نکنید و سوم مبادا علیه شاه صحبت کنید»، «ما اگر نگوییم که اسلام در خطر است، اسلام درخطر نیست؟، اسلام در این مملکت با این برنامههایی که علیه اسلام دنبال میکنید در خطر است دیگر، اگر یک واعظ و روحانی نگفت که اسلام در خطر است، اسلام هیچ خطری برایش متصور نیست؟»
ساعت ۱۰ از خیابان ری یک عده به طرف میدان ارگ می آیند، ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه از طرف دانشگاه دانشجویان به طرف بهارستان می آیند، از راه آهن این تعداد جمعیت در حرکت است و تا بعد از ظهر آن روز هم همینطور گزارش هست، حکومت در این شرایط، با قتل عام وسیعی که آمار دقیقی هم از شمار شهدا و مجروحین آن نیز در دست نیست توانست قیام را سرکوب کنند
این پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: در سخنرانی حضرت امام در روش عاشورا اشاره شده است که «مسئله دیگر این است که چه رابطهای بین شاه و اسرائیل است، مگر اسرائیل اینجا حکومت دارد، مگر شاه این مملکت اسرائیلی است، چرا نباید راجع به اسرائیل صحبت کنیم، اسرائیلی که این همه جنایت در کشورهای دیگر میکند و مسلمین را قتل عام میکند، در ایران صهیونیسم در پوست بهائیت، اقتصاد و شریان اقتصادی مملکت را به دست گرفته، ما چرا نباید در مورد اسرائیل سخن بگوییم.» «موضوع آخر اینکه چرا نباید علیه شاه سخن بگوییم، از هرکسی سوال کنیم چرا به مدرسه فیضیه حمله کردید، میگویند اعلی حضرت گفته، اعلی حضرت بیاید تکذیب کند که من نگفتم».
سخنرانی حضرت امام در عاشورا ۴۲
تبریزی در ادامه خاطرنشان کرد: این سخنرانی امام (ره) در حقیقت نوعی مقابله و رویارویی با رژیم بود که در این حرکت احزاب و گروهها و جریانهای چپ، راست، ملی و سیاسی هیچکدام وارد نشدند و جریان اسلامی در این مسیر تنها بود. چه در موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی و چه در این ماجرا. پس از این سخنرانی، امام (ره) را دستگیر میکنند و به تهران و ابتدا به زندان عشرت آباد و سپس به زندان قصر منتقل میکنند و تهدید میکنند که ما هر کسی را که علیه امنیت ملی و امنیت مملکت اقدام کند، اعدام میکنیم، حتی «اسدالله اعلم» اعلام میکند که ما ۳۶ نفر از طلاب و روحانیون را دستگیر کرده و به زودی اعدام شان خواهیم کرد که یکی از آنها آیت الله خمینی است. پس از بیان این مطلب؛ جمعی از مراجع و علما در تهران جمع شدند از جمله آیت الله صدوقی، آیت الله میلانی، آیت الله دستغیب و مطالبه شان این بود که آیت الله خمینی، مرجع تقلید و مجتهد مسلم شیعه است و طبق قانون کسی حق تعرض به او را ندارد و او بر اساس فتوای خودش عمل کرده و هر مجتهد دیگری نیز میتواند اینگونه عمل کند، با این اتفاق و حضور ۲ – ۳ ماهه روحانیون در تهران، رژیم مجبور به عقب نشینی شد و تصور و نقشه حکومت مبنی بر اینکه همانند نهضت مشروطه میتواند با اعدام شیخ فضل الله نوری، جهت قیام و نهضت را تغییر دهد، نقشه بر آب شد و احساس کرد اعدام آیت الله خمینی در این دوره برایش پر هزینه خواهد بود و اینگونه بود که ایشان را بعد از زندان به حبس خانگی محکوم کرد. تمامی اینها وقایعی است که بر اساس اسناد ساواک بدانها اشاره شد.
وی عنوان کرد: پس از دستگیری حضرت امام خمینی (ره) ملت به میدان آمده و از ورامین تا کن، از تبریز تا شیراز و خراسان و … به میدان آمدند و در حقیقت قیام سراسری شد. حضور مردم به حدی بود که علی رغم تیراندازی و ارعاب و قتل مردم، مردم محکم ایستادگی کردند. همانطور که فردوست هم در خاطراتش اشاره میکند، تا ساعت ۶ بعد از ظهر دولت و ساواک و شهربانی سردرگم بودند و نمیدانستند چه کنند، و در حقیقت میدان دست گروههای مذهبی بود.
گزارش لحظه به لحظه از وقایع ۱۵ خرداد در اسناد ساواک
تبریزی با اشاره به اسناد ساواک تصریح کرد: در خصوص قیام ۱۵ خرداد، ۹ جلد کتاب تحت عنوان «قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک» چاپ شده که لحظه به لحظه اتفاقات را گزارش میکردند، به عنوان مثال، در اسناد اشاره شده ساعت ۱۰ از خیابان ری یک عده به طرف میدان ارگ می آیند، ساعت ۱۰:۱۰ دقیقه از طرف دانشگاه دانشجویان به طرف بهارستان می آیند، از راه آهن این تعداد جمعیت در حرکت است و تا بعد از ظهر آن روز هم همینطور گزارش لحظه به لحظه میدادند. حکومت در این شرایط، با قتل عام وسیعی که آمار دقیقی هم از شمار شهدا و مجروحین آن نیز در دست نیست توانست قیام را سرکوب کنند و در مملکت حکومت نظامی اعلام کند، حتی شهرستانهایی که در آنها قیام نشده بود نیز شاهد حکومت نظامی بودند و به تعداد زیادی از وعاظ و روحانیون، دستگیر شدند، ۳ مرجع تقلید از جمله آیت الله شیخ بها الدین محلاتی و … دستگیر شدند. بنابر اسناد ساواک ۱۵۴ واعظ و فقیه و روحانی در تهران و شهرستانها دستگیر شدند که فقط در تهران ۵۰ نفر از جمله شهید مطهری، شهید سعیدی، شهید غفاری، حجت الاسلام فلسفی و… زندانی شدند و در شهرستانها نیز شاهد دستگیری وسیع و گسترده روحانیون بودیم.
ادامه دارد...
کد خبر 5799134منبع: مهر
کلیدواژه: قیام 15 خرداد قانون اساسی رژیم پهلوی حضرت امام خمینی سازمان سیا قرآن عاشورا خبرگزاری مهر آيت الله صدوقي جمهوری اسلامی شهید رجایی ساواک روحانی صهیونیسم شیراز قاسم تبریزی قیام پانزده خرداد مجلس محمدرضا پهلوی آیت الله دستغیب اسرائیل شهید مطهری بهارستان شیخ فضل الله نوری امام خمینی قم همدان تبریز شیعه تهران انقلاب اسلامی ایران امام خمینی قرآن کریم ایران قرآن فعالیت های قرآنی ارتحال حضرت امام خمینی ره کتاب انقلاب قران معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شیعه دهه کرامت امام خمینی تاریخ معاصر اسناد ساواک مدرسه فیضیه امام صادق حضرت امام آیت الله ۱۵ خرداد قتل عام ساعت ۱۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۵۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
در بازه سنی کودکان 4 تا 6 ساله مهارتهای اجتماعی به شکوفایی میرسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش مییابد.
به گزارش ایسنا، مهارتهای اجتماعی در این بازه سنی کودکان 4 تا 6 سال به شکوفایی می رسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش می یابد، به مرور زمان مفهوم وجدان تکامل بیشتری خواهد یافت و گویی تمامی ابعاد جهان پیرامون او در مسیر گسترش هرچه بیشتر گام بر خواهند داشت.
زمانی که یک کودک خردسال وارد 4 سالگی می شود، با تمرکز بیشتری قادر به انجام فعالیتهای مربوط به خود و بازی کردن خواهد بود. به همین دلیل منحرف کردن یکباره توجه آنها به خصوص اگر در حال تکمیل کاری مشخص باشند، دشوارتر از هر موقع دیگری است. همچنین ممکن است تدریجا با غر و لندهای بیشتری رو به رو شوید. این مسئله بدین دلیل است که کودک به قابلیت بهتری در جهت تفکر و ازریابی کمبودهای خود دست خواهد یافت.
از جمله دیگر خصوصیات رفتاری و شخصیتی کودکان 4 تا 6 ساله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کودک میآموزد که چگونه باید خود را به جای دیگری تصور کند، آنها دیگر به اندازه بزرگ شده اند که بتوانند با آگاهی از قوانین پیروی و در امور خانه مشارکت کامل کنند، به مرور زمان و با افزایش هرچه بیشتر سن، کودک به مهارت بهتری در راستای کنترل تکانه های عصبی و روانی دست مییابد،با ورود به مرحله پیش دبستانی، کنترل بر اعمال، گفتار و رفتار نیز به درجه بالاتری راه خواهد یافت،کودک در این سن و سال تحمل چندان زیادی برای پاداش های طولانی مدت ندارد و به همین علت توصیه می شود والدین از سیستم های تشویقی سریع استفاده کنند، راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک،به جای تکیه بر روش های تنبیهی به دنبال کوچکترین اتفاقی، شرایط فیزیکی و ذهنی فرزندتان را درک کنید. برای مثال باید در این بازه سنی زمانی را به عنوان "فرصت انتقال" در نظر بگیرید چرا که گفته شد کودکان با تمرکز بیشتری به انجام فعالیت های مختلف میپردازند و ایجاد انحراف آنی در مسیر فعلی آنها دشوار خواهد بود.
اگر فرزند 4 الی 6 ساله شما به هر علتی کنترل خود را از دست داد و دچار خشم ناگهانی شد، هرگونه بحث و جدلی را متوقف کنید و به او توضیح دهید که به محض بازگشت آرامش گفت و گویی دوستانه خواهید داشت.
غرغرهای کودکانه را نادیده بگیرید و با بها دادن الکی به آنها خود را گرفتار یک چرخه معیوب تمام نشدنی نکنید. تنها زمانی به کودک پاسخ دهید که با لحنی معمولی و عادی درخواست خود را مطرح کرده باشد. تمرکز بر غرهای کودک باعث میشود که نتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید و یا به ناچار درخواستی که صلاح نمیدانید را قبول کنید.
کودک دیگر به سنی رسیده است که با ساز و کار دروغگویی و فریب کاری آشنا شود. در واقع چه بخواهید و چه نه ممکن است با چنین رویکردهایی مواجه شوید. گفتنی است که والدین باید در برخورد با دروغ و تقلب با آرامش حداکثری عمل کنند و بدانند که این دسته از رفتارها برای این سن و سال طبیعی هستند.
فرزندتان را شرمنده نکنید و به موشکافی این موضوع نپردازید که آیا به راستی کاری انجام داده یا خیر. برای مثال اگر او یک لیوان شیر را روی میز ریخته و منکر این مسئله است، از این متد برای صحبت استفاده کنید: نمیتوان میز را به این صورت تحمل کرد و پاک کردن شیر نیز دشوار است" سپس از او بخواهید که در تمیز کردن میز به شما کمک کند. این واکنش باعث میشود که احتمال دروغ گویی در آینده کاهش یابد و ترس از گفتن حقیقت نیز از میان برود.
در موقعیتهای مناسب به کودک یادآوری کنید که باید خود را به جای طرف مقابل هم قرار دهد. به عنوان نمونه از او بپرسید: "آیا تو هم دوست داری کسی دیگر با تو چنین کاری بکند؟" این دسته از سوالات ضمن آموزش تاثیر مستقیم تصمیمات شخصی بر زندگی فرد و اطرافیان، کودک خردسال را وادار به تفکر مجدد می کنند.
از محدودیتها تنها برای تاکید بر مهارت کنترل بر خود استفاده کنید و توجه داشته باشید که تکرار بیش از حد هر چیزی و سخت گیریهای مکرر نتایج عکس به دنبال خواهد داشت. برای مثال پیش از اجرای تکنیک گوشه نشانی، 2 الی 3 فرصت در اختیار فرزند خود قرار دهید و سریعا به سراغ روش های تنبیهی نروید.
اجازه دهید که کودک به طور طبیعی مهارتهای خود در جهت حل مسائل را تقویت کند و تا زمانی که خطری وی را تهدید نکرده در این موضوع دخالت نکنید. اکثرا دیده میشود والدینی که تمایل به کنترل تمامی جنبه های زندگی فرزندان خود دارند، بزرگسالانی موفق را تحویل جامعه نمی دهند.
اگر میخواهید کودک را برای یک رفتاری یا عمل صحیح مورد تمجید و تحسین قرار دهید، نیازی نیست او را یک هفته منتظر بگذارید! همانطور که توضیح داده شد، سیستمهای پاداش دهی بلند مدت تاثیر چندانی روی کودکان خردسال کم طاقت ندارند و بهتر است والدین از جایزههای سریع و در دسترس استفاده کنند. همچنین به منظور حفظ انگیزه در کودکان برای انجام امور مختلف، پدر و مادر باید تمجید کلامی را برای حداقل چندین مرتبه طی هفته تکرار کرده و بر آن تاکید داشته باشند.
انتهای پیام